به گزارش همشهري، روز 30تيرماه سال95 درگيري بين چند پسر جوان در حوالي پارك نونهالان در منطقه قلهك به خون كشيده شد. ماجرا از اين قرار بود كه يكي از آنها براي پس گرفتن گردنبندش جلوي خانه ديگري رفته بود اما آنها با يكديگر درگير شدند. در اين نزاع يكي از آنها چاقوي بزرگي از داخل لباسش بيرون كشيد تا با آن ضربهاي به طرف مقابل بزند اما وقتي چاقو را پايين آورد به انگشتان دست دوست مشتركشان كه در آنجا بود، برخورد كرد و باعث قطع شدن 4 انگشت او شد.
پسر جوان كه دستش دچار خونريزي زيادي شده بود به بيمارستان منتقل شد و پزشكان بعد از انجام چند عمل جراحي توانستند 4انگشت قطع شده را پيوند بزنند اما عصبهاي دست او از كار افتاده بود و او عملا نميتواند از يك دستش استفاده كند. به همين دليل چند روز بعد با شكايت او عامل اين حادثه بازداشت شد.
متهم در اعترافات اوليه اتهامش را پذيرفت و گفت قصدي براي اين كار نداشته است. او گفت: من با يكي ديگر از دوستان درگير شدم اما شاكي ناگهان دستش را جلو آورد و چاقو به او برخورد كرد. با وجود اين، اين پرونده با صدور كيفرخواست از دادسراي ناحيه 3ونك به دادگاه فرستاده شد.
در جلسه محاكمه كه ديروز در شعبه دوم دادگاه كيفري يك استان تهران به رياست قاضي محسن زاليبوئيني و با حضور قاضي ملكي برگزار شد بعد از قرائت كيفرخواست شاكي در جايگاه ايستاد و گفت: تقاضاي من قصاص دست متهم است. يكسالونيم است كه دستم از كار افتاده و عذاب ميكشم. نميتوانم سر كار بروم و در اين مدت يك مرتبه هم نشد كه خانواده او براي دلجويي سراغم بيايند. بايد دست او هم مثل دست من قطع شود تا بداند در اين مدت چه كشيدهام.
وي درباره روز حادثه گفت: ما باهم دوست بوديم. آن روز سوار بر موتورسيكلتم ميخواستم به خانه بروم كه در كوچه يكديگر را ديديم. او گفت پدرام گردنبندش را برداشته و نميدهد و گفت ميخواهد سراغش برود و هرطور كه شده آن را پس بگيرد. من خواستم مانعش شوم اما او به سمت خانه پدرام رفت. شاكي ادامه داد: وقتي پدرام جلوي در آمد متهم با او درگير شد و چاقوي بزرگي از داخل لباسش بيرون كشيد. من فكرش را هم نميكردم او از چاقو استفاده كند. دستم را جلو بردم اما او ناگهان با چاقو به دستم ضربه زد و 4انگشتم را قطع كرد. من روي زمين افتاده بودم و او من را رها كرد و دنبال پدرام ميدويد تا او را هم بزند.
در ادامه اين جلسه رئيس دادگاه اتهام ايراد ضرب و جرح عمدي با سلاح سرد منجر به قطع عضو را به متهم تفهيم كرد و از او خواست به دفاع از خودش بپردازد. متهم كه 21سال دارد و تا كلاس دوم راهنمايي درس خوانده است، گفت: پدرام گردنبندم را دزديده بود و حاضر نبود آن را پس دهد.
من هم جلوي خانهشان رفتم تا به زور گردنبندم را پس بگيرم اما وقتي با او درگير شدم شاكي دستش را جلو آورد و چاقوي من به انگشتان او برخورد كرد. من قصدي براي اين كار نداشتم. من اصلا هيچ خصومتي با شاكي نداشتم و ناخواسته چاقو بهدست او برخورد كرد.در پايان اين جلسه قضات دادگاه براي تصميمگيري در اين خصوص وارد شور شدند.
نظر شما